خدا خنده می زند به چشــم های روشن م

خدا خنده می زند به چشــم های روشن م

از اینجا شروع میکنم
که تو خوبی
نه انقدر خوب که از تو شروع کنم
پس
از انجا شروع میکنم
که خدا خوبست
آنقدرکه چون تو خوبی را خلق می کند
پس اگر هفتصد سال پیش را به یاد نداری
یاتو انقدر خوب نبودی
که خلقت کند خدا...
یا من بلد نبودم شروع کنم....

مردی که برایتان جنگید برایش بمیرید،مُردن بلدید؟

يكشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۱۸ ب.ظ

....نجنگید برای اینکه دوست داشته شوید....آراسته باشید زیبا هستید لازم نیست ژل و چربی تزریق کنید....اگر توی چشم هایتان حیا باشد خاستنی هستید.....مغرور نباشید که مثلا اینگونه فکر کنید جذاب تر می شوید....خودتان باشید و با تمام باورهایتان،فکر هایتان،عقایدتان،ضعف هایتان،زیبایی هایتان،زشتی هایتان......فقط خودتان باشید.....که اینگونه دوست داشتنی تر هستید.....اگر دل مردی برایتان لرزید....دلتان حتی اگر لرزید سکوت کنید و ارام بمانید( به درک که توی دلتان رخت چرک های هزار ساله را می شورند)....مرد باید بجنگد...مهم نیست  در امریکا تحصیل کرده است یا توی کوره ده دور افتاده ای چوپان است.....جنگیدن در ذات مرد است....همان گونه که عشق ورزی و محبت در ذات زن است...مرد اگر غیرت توی وجودش باشد اجازه نمی دهد دختر مورد علاقه اش را غریبه ای تصاحب کند.....می میرد اما نمی گذارد....اگر مردی نجنگید،شما نجنگید....مرد شما را انقدر دوست ندارد که بخواهد مال خودش کند.....مرگ بار است این دوست نداشتن....اما بگذارید برود اگر دوستش دارید وقتی بهانه اورد بگویید باشد بیا تمام کنیم و حرمت عشقتان را نگه دارید.....اما اگر مردی برای بودنتان،داشتنتان جنگید.....لطفا جانتان را بدهید تا پیروز شود....هزار باره بمیرید برایش....قول می دهید؟

+سطرهای بالا  را با جان دل م نوشتم....با جان دل م...برای تک تک کلمه ها اشک ریخته ام....دل م عجیب بغض دارد....

+پایان نشسته رو به رویم....من نگاه می کنم به نورماهی که افتاده روی برگ های سرخس و گلدان سفالی گلبهی ام.....باور کنم این ماه ی که الان توی آسمان من است در اسمان تو هم هست؟....

۹۵/۰۲/۱۹
نبات