یه لحظه عمر رو صرف دل کن.
چهارشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۴۵ ق.ظ
پرسید دیشب چه خوابی دیدی که الان اینجوری مستی؟فکر کردم یادم نیامد....بعد کسی انگار با دست های کوچکش چنگ انداخته بود به سینه های م قلب م فرو رویخت.من دیشب خواب دیده بودم که دارم کودک م را شیر می دهم و با دست های م دست های کوچکش را نوازش می کنم.خانم همکار گفته بود وای چقدکار چندشی من عمرا به طول سگ شیر بدم شیر خشک هست انقد بدم میاد یکی اویزون م بشه.من واقعا دیشب خواب می دیدم دارم به کودک م شیر می دهم و به یقین می دانم این بزرگ ترین آرزوی م است و قشنگ ترین حس از تمام حس های که خدا افریده.بزرگ ترین حسرتی که به دل م است همین است واگر کودکی داشته باشم من وصل می شوم به امید به شادی به...به عشق...عشق...عشق....عشق....هزار باره عشق....
۹۵/۰۶/۱۷