آنام....
پنجشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ۰۷:۵۳ ب.ظ
اینجا دختری است که حتی توی کوچه پس کوچه های ذهنش به تو که می رسد دلش گرم می شود...انگار به یک تکیه گاه امن رسیده باشد...یک پناه گاه امن و محکم....ممنون....ممنون...برای تمام روزهایی که آغوشت شد حائل بین من و درد....من و سختی....من و تلخی....نگذاشتی اب توی دل م تکان بخورد....وقت هایی که تلخ بودم و از زمین و زمان طلبکار تو بودی که با سنگ صبور بودن ت،با آرامش ت آرامم کردی....برای وقت هایی که دنیای م به آخر رسید...تو بودی که من را برداشتی و گذاشتی وسط گود و گفتی ادامه بده....کنارم ایستادی....همیشه کنارم بودی....همیشه....یادم دادی بایستم...بمان م...بجنگم....بخواهم...دوست داشته باشم....یادم دادی دنبال آرزوهای م بروم.....یادم دادی خودم باشم...
۹۸/۱۱/۲۴