خدا خنده می زند به چشــم های روشن م

خدا خنده می زند به چشــم های روشن م

از اینجا شروع میکنم
که تو خوبی
نه انقدر خوب که از تو شروع کنم
پس
از انجا شروع میکنم
که خدا خوبست
آنقدرکه چون تو خوبی را خلق می کند
پس اگر هفتصد سال پیش را به یاد نداری
یاتو انقدر خوب نبودی
که خلقت کند خدا...
یا من بلد نبودم شروع کنم....

امروز هم گذشت...شاید یک یا دوروز دیگر....این روزها افطار و سحرم خوب نیست....انقدر فشار عصبی دارم که نمیتوانم بخورم.....ظهر ها از گرسنگی میخواهم دیوانه شوم....فشارم بالا میرود و سرگیجه میگیرم.....بعد از افطارتا بالا نیاورم خوب نمی شوم......جز گرسنگی چیزی نصیبم نشد توی این ماه....افسوس میخورم...میتوانست خیلی بهتر باشد....شب های قدرم....خیلی بهتر اما به جای سبک شدن پرشده ام از بغض و گله.....دارم به این فکر میکنم که چند سال مهمان خدا شده ام و انقدر خساست به خرج داده که امسال طمع عیدی گرفتنم را بریده ام....اما باز هم....

انقدر تلخ شده ام که گل دخترک طرفم نمی اید...چند روز پیش دست هایم را گرفت و گفت بیا بازی کنیم گفتم حوصله ندارم ...گفت عمه خوب به من چه ربطی داره که تو حوصله نداری من میگم بیا با من بازی کن.....چند وقت پیش که امده بود بالا و مداد رنگی و دفتر دادم که نقاشی کند به جایش دیوار را خط خطی کرد....مداد رنگی ها را گرفتم و گفتم دیگه بهت نمیدم ...اعصبانی شد و گفت کی از تو مداد رنگی خاست نده....چند روز بعد هم که موقع غذا خوردن تمام خودش را کثیف کرده بود و گفتم اگه یبار دیگه اینجوری غذا بخوری باهات قهر میکنم و دیگه حق نداری بالا بیای ....گفت قهر کن...اصلن من با تو قهرم عمه بد....رفت پایین...تقریبا دو هفته ای می شود که بالا نمی اید اگر هم بیاید نگاهم نمیکند....دیشب که بستنی میخوردم صدایش کردم و گفتم میای بالا؟....گفت نه....گل دخترم بلد است از دنیایش دفاع کند....بلد است من ادم بزرگ را به زانو دربیاورد....بلد است مقابله به مثل کند....بلد است با زبان بی زبانی بگید دنیای من دنیای کودکی است هیچ کس حق ندارد ان را از من بگیرد...من حتی در برابر یک کودک چهار ساله ناتوانم....ناتوان....

دلم میخواهد یک کتابی بخوانم که تویش پر باشد از زندگی از امید از خنده.....دوست دارم یک کتاب خوب بخوانم....اما سراغ هر کتابی که میروم درد ریخته....دلم یک دنیای رنگی رنگی می خواهد....

خدا دارد برای هر کدامتان یک عیدی خوب کادو پیچ میکند....با یک سبد گل رز سفید....


۲۵ تیر ۹۴ ، ۰۰:۰۷
نبات