خدا خنده می زند به چشــم های روشن م

خدا خنده می زند به چشــم های روشن م

از اینجا شروع میکنم
که تو خوبی
نه انقدر خوب که از تو شروع کنم
پس
از انجا شروع میکنم
که خدا خوبست
آنقدرکه چون تو خوبی را خلق می کند
پس اگر هفتصد سال پیش را به یاد نداری
یاتو انقدر خوب نبودی
که خلقت کند خدا...
یا من بلد نبودم شروع کنم....

بی قرارمـــــــ

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۰، ۰۲:۱۴ ب.ظ

این روزها باید شاد و مست و ملنگ و عاشق باشم...دختری ترگل و ورگل و سر خوش....اما یک دلهره ی عجیبی دارم...یک دلهره ی غریب...چیزی شبیه به عذاب وجدان...بی قرارم....

 

۰۰/۰۴/۲۰
نبات